به گزارش نبض بورس، رسانههای محلی تبریز نوشتند که دختر ۱۲ سالهای به نام «دریا دلکش» پس از درمان دندانپزشکی تحت بیهوشی فوت کرده است.
دوم مردادماه، دریا دلکش؛ دختر ۱۲ساله اهل تبریز پس از درمان دندانپزشکی تحت بیهوشی به هوش نمیآید و فوت میکند.
پدر دریا که داروساز است پس از شکایت علیه متخصص بیهوشی و همچنین این مجموعه درمانی تصمیم گرفته حادثه را رسانهای کند.
طبق گفتههای پدر دریا؛ این کلینیک بیش از ۱۰ اسپانسر دارد و در صفحه اینستاگرامی خود تبلیغات زیادی جهت جراحی ازجمله عمل بینی، زیبایی، خدمات دندان و... انجام داده که هیچ کدام از آن تبلیغات جهت دندانپزشکی تحت بیهوشی برای دخترش صورت نگرفته و روز حادثه اصلا استانداردهای بیهوشی رعایت نشده، بهطوری که حتی لباس جراحی تن دختر او نبوده است.
به گزارش روزنامه «اعتماد»، پدر دریا که خود داروساز است، در مصاحبهای اظهار داشت که پزشک بیهوشی بلافاصله پس از پایان کار کلینیک را ترک کرده و دندانپزشک نیز پس از انجام کارهای لازم، آنها را تنها گذاشته است. این رفتار غیرمسئولانه موجب بروز مشکلات جدی و در نهایت، مرگ دخترش شد.
«علی دلکش» پدر دریا در مورد جزییات این حادثه میگوید: «به تازگی دندانپزشکها برای جراحی یا ترمیم دندان کودکان عنوان میکنند که کودک باید بیهوش شود. دندانپزشک دخترم هم به ما گفت، چون چندتا از دندانهای دریا نیاز به رسیدگی ازجمله عصبکشی، ترمیم و کشیدن دارد باید بیهوش شود و یک و نیم الی دو ساعت درمان دندانپزشکی تحت بیهوشی طول میکشد.
سه ساعت و نیم اعمال دندانپزشکی دریا طول کشید. پزشک بیهوشی پس از اتمام دستهایش را شست و لباسهایش را عوض کرد و قبل از پزشکان دیگر محل را ترک کرد.
علی دلکش در مورد انتقال دریا از کلینیک به خانه میگوید: «بعد از یک ربع که به کلینیک برگشتم به ما گفتند دخترتان مرخص است و میتوانید او را به خانه بازگردانید. بعد گفتند امکان دارد در خانه دو ساعت بخوابد و بعد از آن بیدار شود، اما وقتی رفتم دخترم را از روی صندلی یونیت بلند کنم یک دفعه خون بالا آورد.
پدر دریا در ادامه میگوید: «موقع خروج از کلینیک نیز با مشکل مواجه شدیم. قسمتی که دندانپزشکی تحت بیهوشی قرار داشت، زیر زمین بود؛ نه آسانسور داشت نه سطح شیبدار، نه برانکارد و نه ویلچر. هفت، هشت، ده تا پله بود که ما باید دریا را از آنجا خارج میکردیم. دریا را به همراه یکی از دوستانم کول کردیم و به سختی از پلهها بالا بردیم و سوار ماشین کردیم و به سمت خانه رفتیم.
به ما گفته بودند دخترتان دو ساعت بعد به هوش میآید، اما دو ساعت بعد هر چه دریا را صدا زدیم واکنشی از خود نشان نداد. با همان منشی کلینیک تماس گرفتم و گفتم دخترم هنوز به هوش نیامده. گفت عادی است و نگران نباشید، اما همسرم نگران و بیتاب بود. یک ساعت بعد متوجه شدیم دریا به سختی نفس میکشد. دوباره با منشی کلینیک تماس گرفتم و گفتم به متخصص بیهوشی اطلاع دهید که این بچه حالش خوب نیست و نمیتواند نفس بکشد.
با این حال حدود ساعت ۵ و نیم عصر منشی شماره موبایل متخصص بیهوشی را برایم اساماس کرد تا بتوانم موضوع را به او منتقل کنم. وقتی هم با متخصص بیهوشی تماس گرفتم گفت شما حساس هستید، استرس نداشته باشید. بعد گفت پس از اتمام کارش از کلینیک به خانه ما میآید. با اینکه خانه ما حدود ۱۰ دقیقه با کلینیک فاصله دارد، اما متخصص بیهوشی نیم ساعت بعد به خانه ما رسید.
وقتی هم رسید و دریا را دید گفت نگران نباشید و فقط فلانقدر داروی بیهوشی تزریق شده است، اما چند دقیقه قبل از فوت دخترم این متخصص بیهوشی به اورژانس بیمارستان خصوصی در تبریز تماس گرفت تا آنها به خانه ما مراجعه کنند.
اورژانس بیمارستان خصوصی [..]و اورژانس تبریز به خانه ما آمدند و عملیات احیا صورت گرفت، اما بیفایده بود و دریا فوت کرد. جسد دخترم به پزشکی قانونی منتقل شد تا نوع دارو و دوزی که مصرف شده، مشخص شود. بعد از این اتفاق همسرم سه بار اقدام به خودکشی کرده است.»
مقصران باید محاکمه شوند تا درس عبرتی برای بقیه باشد